زنی باستانی(سیّد حسن حسینی)
(زنی باستانی)
چراغی در آن دشت
سوسو نمیزد
و رامشگر باد
چنگی به تار هیاهو نمیزد!
مرا دید
و خندید
و در باد گم شد…
زنی باستانی،
زنی ارغوانی!
که گیسوی آشفتهاش
با دلم مو نمیزد!
شعر از:سیّد حسن حسینی
منبع:http://koolaneh.blogfa.com/